تابلوها و بیلبوردهای شهری، شیوهای از «تبلیغات میدانی» یا «تبلیغات محیطی» هستند که همزمان با ایجاد درآمد بسیار زیاد برای شهرهایی مانند تهران، انتقادات و حواشی زیادی هم داشتهاند.
بر این اساس، در حالی که برخی منتقدان (نه فقط در ایران، که در جهان) میگویند تابلوها و بیلبوردهای تبلیغاتی در حاشیه معابر و بزرگراهها می توانند موجب بروز حوادث رانندگی شوند اما برخی هم از فواید مالی این تبلیغات برای مدیریت شهری دفاع میکنند. در ایران اما موضوعات دیگری هم وجود دارد که بحث تبلیغات در بیلبوردها را (دستکم در محدوده درونی شهرها) تا حدی بحثبرانگیز می کند: موضوعاتی همچون گردش مالی این بیلبوردها.
آماری رسمی درباره بیلبوردها وجود ندارد، اما گفته میشود که تهران، حدود ۲ هزار بیلبورد و تابلوی تبلیغاتی در حاشیه بزرگراهها، معابر شهری و روی پلهای عابرپیاده دارد. درحالیکه تبلیغات محیطی در مناسبتهای مذهبی و ملی هم روی پارچهنوشتههای شهری صورت میگیرند، مهمترین محتوای بیلبوردهای تبلیغاتی در تهران اما کالاها و خدمات تجاری هستند. با این همه، در سالهای اخیر، بیلبوردهای تهران، محتوای متفاوتی از جمله محتوای فرهنگی - سیاسی هم بهخود دیدهاند.
نگارخانهای که بسیار بزرگ بود
طی سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵، بیلبوردها و تابلوهای تبلیغاتی تهران میزبان تصاویر مشهورترین آثار هنرهای تجسمیِ جهانی بودند و ظاهرا تهران، با انتشار این تصاویر روی حدود ۲ هزار بیلبورد شهری، از این منظر یک رکورد جهانی هم به ثبت رسانده است.
انتشار تصاویری از تابلوهای نقاشی هنرمندان مشهوری همچون «پابلو پیکاسو»، «کلود مونه» و «داوود امدادیان»، در طرحی بهعنوان «نگارخانهای به وسعت یک شهر» برای نخستینبار چشم تهرانیها را به جای تابلوی تبلیغات پودر ماشین لباسشویی و جوایز بانکی، به مهمترین آثار هنرمندان از سراسر جهان باز کرد.
این طرح بازتاب مثبتی میان شهروندان داشت و منتقدان هنری هم معتقد بودند این اقدام میتواند ذوق زیباییشناختی شهروندان را تقویت کند. با این همه، به غیر از همان دو سال، سازمان زیباسازی شهرداری تهران دیگر این طرح را تکرار نکرد.
فرهنگ و سیاست روی بیلبورد
رخداد دیگر در مورد تبلیغات محیطی در خیابانها و بزرگراههای تهران، انتشار تصاویر و گرافیکهایی روی بیلبوردهای شهری است که مضامینی فرهنگی و گاه سیاسی دارند و البته، تقریبا همیشه از سوی یک طیف سیاسی خاص منتشر نمیشوند. در اینجا این سئوال نیز مطرح میشود که چه نهادی معمولا میتواند انحصار تبلیغات محیطی از جنس سیاست و فرهنگ را در دست بگیرد؟
چه کسانی از بیلبوردها پول در میآورند؟
با این همه، مهمترین موضوع در مورد بیلبوردهای شهری، مسائلِ مالی آنها بوده و اینکه میزان درآمد شهرداری تهران از این حوزه چقدر است. جالب ترین نکته اینکه هیچ داده مشخصی در این مورد وجود ندارد و در مقاطعی، موضوع حتی «محرمانه» عنوان شده است.
محمدرضا ق. (که نام خانوادگی او به درخواست خودش مخفف شده است)، مشاور تبلیغات در یکی از شرکتهای بازرگانی است که قراردادهایی با شهرداری تهران در زمینه بیلبوردها منعقد کرده،
محمدرضا در مورد حاشیههای مالی مربوط به بیلبوردهای تبلیغاتی به «دنیای خودرو» میگوید: نمیتوانم رقم قراردادها را اعلام کنم، ازسویدیگر، عمده قراردادهای تبلیغات محیطی هم با چند واسطه انجام میشوند. درواقع، یک شرکت اصلی و مادر، با شهرداری تهران طرف قرارداد میشود و فرصتهای تبلیغاتی را با مبالغ بالاتر به شرکتهای دیگر اجاره میدهد.
او ادامه میدهد: بیلبوردهایی که در کنار بزرگراههای اصلی قرار دارند، گرانتر هستند و اجاره ماهانه یکمیلیارد تومان در مورد این بیلبوردها کاملا عادی است.
محمدرضا میگوید وجود رانت در مورد تخصیص و اجاره این بیلبوردها را نمیتوان به شکل مستقیم اثبات کرد، اما همین که ساختار مالی، مالکیت و قراردادهای این بیلبوردها، تودرتو و مبهم است، میتواند دلیلی برای انتقادها باشد.
او میگوید: شرکتهای خصوصی به این موضوع عادت کرده و شرایط را پذیرفتهاند، ولی آنگونه که ما خبر داریم، این موضوع حتی در شورای شهر هم مطرح شده اما به نتیجه نرسیده است.
شفافیت نقل و انتقالهای مالی در حوزه مدیریت شهری یکی از مهمترین موضوعاتی است که دیر یا زود باید به شکلی جدیتر در عرصه عمومی مطرح شود.
انتشار بسیاری از قراردادهای مالی شهرداری تهران، جزئیات مزایدهها برای واگذاری بیلبوردها و حضور چهرههای شناخته شده در این میان از جمله مواردی است که افکار عمومی انتظار شنیدن توضیحات کافی را در مورد آنها دارد و پاسخ به این سئوالات در سالهای اخیر میتواند یکی از نخستین قدمها در این زمینه و ایجاد شفافیت باشد.
حال باید دید آیا این شکل از شفافیت مالی و مدیریتی، به حوزه بیلبوردهای شهری هم کشیده میشود یا خیر؟